قرآن عظیم مىفرماید: ثُمَّ کُلِی مِنْ کُلِّ الثَّمَرٰاتِ
اولاً آنچنان است که مىتوان ادعا کرد کل ثمرات، شفاى کل امراض بوده و درمان اکثر بیمارىهاى دنیا را مىتوان در تمام گیاهان عالم یافت.
ثانیاً، در قرآن عظیم ذکر شده است که عسل بر همهى دردها شفاست ولى حقیقت این است که عسل فراهم شده از کل ثمرات، یک شراب مختلف الوانه (رنگارنگ) است که سر آمد تمام نوشیدنىهاى شفادهنده محسوب مىشود. و این قدرت آنقدر در نهاد عسل به ودیعت وجود دارد که نبى اکرم صلى الله علیه و آله و سلم فرمودند: هر کس با توجه به آنچه قرآن دربارۀ شفادهندگى تذکر داده است عسل تناول کند، از هفتاد و هفت بیمارى در امان است.
گل، قسمتى از گیاه است که به نور خورشید بیش از سایر قسمتهاى گیاه بستگى و علاقه دارد و به سوى او مىرود و به عشق مىشکفد و باز مىشود و اشعهى او را در خود منعکس مىسازد و نیز به همین جهت است که رنگین به رنگهاى مختلف مىشود و ذخایرى از نیروى کهربایى آفتاب را در خود دارد.
عجب این که سوره مبارکهى نحل از سورههاى مکى است و مىدانیم در منطقهى مکه نه گل و گیاهى وجود دارد و نه زنبوران عسل، ولى قرآن با این دقت و ظرافت از آن سخن مىگوید و با تعبیر جالبى مانند یَخْرُجُ مِنْ بُطُونِهٰا شَرٰابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوٰانُهُ یعنى از درون زنبورها مایعى خارج مىشود به رنگهاى مختلف، به ریزهکارىهاى ساختن عسل نیز اشاره کرده است.
رنگ عسل بر حسب این که زنبور بر چه گل و ثمرهاى نشسته و از آن بهرهگیرى کرده تفاوت مىکند، به همین جهت در بعضى مواقع قهوهاى تیره و گاهى نقرهاى سفید و گاهى بىرنگ یا زردرنگ و گاهى شفاف، زمانى تیره و یا زرد طلایى، زمانى خرمایى و حتى گاهى مایل به سیاهى است.
این تنوع رنگها علاوه بر این که گویاى تنوع سرچشمههاى بدست آوردن عسل است، تنوعى براى ذوقهاو عسلها نیز محسوب مىشود زیرا امروز ثابت شده است که رنگ غذا در تحریک اشتهاى انسان بسیار مؤثر است؛ قدیمىها، گویا این مسأله روانى را شناخته بودند غذاهاى خود را با زعفران و زردچوبه و رنگهاى دیگر رنگین مىساختند تا از این طریق میهمانانشان را به خوردن غذا ترغیب نمایند.
در دنیا هیچ غذایى بهاندازه عسل سرشار از عوامل غذایى نیست و به اندازهى عسل نیروهاى مغناطیسى و تشعشعات رادیو اکتیو ندارد.
زنبوران عسل معمولاً از ماده قندى مخصوصى که در ریشهى گلها قرار داده شده است مىمکند و آن را جمعآورى مىکنند ولى زنبورشناسان مىگویند کار زنبورها تنها استفاده از این مادهى قندى بن گلها نیست بلکه احیاناً از تخمدان گلها و دمبرگ و میوهها نیز استفاده مىکنند که قرآن از همهى اینها تعبیر به «مِنْ کُلَّ الثَّمرات» همهى میوهها کرده است.
جملهى عجیبى که از مترلینگ دانشمند زیستشناس نقل شده اهمیت تعبیر قرآن را آشکار مىسازد؛ آنجا که مىگوید: همین امروز اگر زنبور عسل اعم از وحشى و اهلى از بین بروند یکصدهزار نوع از گیاهان و گلها و میوههاى ما از بین خواهد رفت؛ و از کجا که اصولاً تمدن ما از بین نرود؟ زیرا نقش زنبورهاى عسل در جابهجا کردن گردههاى نر گلها و بارور کردن گیاهان ماده و به دنبال آن پرورش یافتن میوهها آنقدر عظیم است که بعضى از دانشمندان حتى آن را از عسلسازى زنبورها هم مهمتر مىدانند.
در حقیقت آنچه زنبورهاى عسل از آن مىخورند، بالقوه انواع میوههایى است که به کمک آنها عسل شکل مىگیرد؛ با این حال چه پرمعناست کلمه «کُلِّ الثَّمَرٰاتِ».
درباره این سایت