موریس مترلینگ محقق بلژیکى در کتاب خود در مورد زنبور عسل مىگوید:
«ناچاریم قبول کنیم که زنبورها با یکدیگر تکلم مىکنند و گفتوگوى آنها خیلى وسیعتر از یک آرى یا نه مىباشد و این موضوع از نظم کامل کندوى زنبور عسل استنباط مىشود زیرا زنبورهایى که در ساعات مختلف روز وظایف متفاوت را انجام مىدهند، مثل این است که کسى هست به آنها مىگوید که در فلان ساعت فلان کار را بکنند.
مثلاً زنبورى را که من صبح نشان کرده بودم و مىدیدم که وظیفۀ او مکیدن شیرۀ گلها مىباشد عصر همان روز به کار دیگر اشتغال داشت و در داخل کندو هوا را تعدیل مىکرد و یا مواظب نوباوگان بود و یا اینکه در بین بناهاى تولیدکنندگان موم دیده مىشد و نیز مىدیدم زنبورهایى که یک روز فقط شیرۀ گلها را به کندو مىبردند روز بعد، دیگر دنبال آن شیرۀ گلها نمىرفتند بلکه غبار پرچم گلها (پولن) راجمعآورى مىنمودند.
دیگر، دلایل ارتباط بین زنبورها طرز سیستم کار در مورد مکیدن گلها و آوردن پولن است.
هر روز صبح به محض طلوع آفتاب و همینکه مأمورین اکتشاف به کندو مراجعت کردند مأمورین اکتشاف قبل از طلوع آفتاب از کندو خارج مىشوند که راجع به گلها و اوضاع خارج اطلاعاتى براى کندو بیاورند زنبورهاى عسل از اخبار خارج مطلع مىگردند. گویى که مأمورین اکتشاف به آنها مىگویند که امروز درختهاى زیزفون که کنار
رودخانه قرار گرفته گل کرده است. امروز گل شبدرهایى که کنار جاده مىباشند شکفته شده است و یا گلهاى دیگر داراى مقدار زیادى پولن است.
فورى، کار بین زنبورها تقسیم مىشود و پنجهزار زنبور که قوىتر از دیگران هستند به سراغ گلهاى زیزفون مىروند و سههزار دیگر که جوانتر و ضعیفتر هستند به سوى گلهاى شبدر به پرواز در مىآیند.
آنهایى که دیروز مشغول جمعآورى شیرۀ گلها بودند امروز زبان و غدههاى محفظه خود را آسوده مىگذارند و مىروند غبار پرچم گلها را جمعآورى مىنمایند.
حتى در جمعآورى غبار پرچم گلها هم دقت دارند که هرگز رنگهاى مختلف را با یکدیگر توأم نکنند و محال است که یک زنبور دو رنگ را با هم مخلوط نماید و یا اینکه غبار دو نوع از گلها را با هم مخلوط نمایند و هر غبارى جاى مخصوص دارد مگر این که غبارها از یک نوع گل باشند.
به محض اینکه فرمان خروج از کندو داده شد زنبورها با سرعت و یکى بعداز دیگرى از کندو خارج مىشوند و مثل این است که خوب مىدانند که محل کار آنها کجاست زیرا براى یافتن محل کار، هیچ تردید در آنها پیدا نمىشود و مستقیماً به سوى محل کار خود مىروند و گویى اطلاع دارند که هر گلى در کجا واقع شده است.
حال اگر کسى باشد و هر روز برود و ببیند که زنبورها چه گلهایى را مىمکند متوجه مىشود که این ه کوچک حتى از لحاظ استفاده از گلها نیز (برحسب کمیّت و کیفیّت شیره) از برنامۀ مخصوصى تبعیت مىنماید. مثلاً در آغاز بهار که گلهاى بنفشه کنار جوىها یا در جنگل مىرویند، زنبورها به سراغ گل بنفشه مىروند و همین که گلهاى درخت بید رویید دیگر توجهى به گلهاى بنفشه نمىکنند و این مرتبه به سراغ بیدها مىروند و همین که سایر درختهاى بهارى گل داد از بیدها صرف نظر مىکنند، زیرا متوجه مىشوند که مىتوانند در اندک مدت از گلهاى دیگر استفاده بیشترى بنمایند و بعید نیست که علاوه بر کمیت از کیفیت گلها نیز استفاده مىکنند و مىدانند که نوع و جنس کدام بهتر است.
درباره این سایت